لذت کتاب

به اطلاع همراهان گرامی می‌رساند دور جدید سلسله نشست‌های «لذت کتاب» که با هدف گفتگوی صمیمی کتابداران یزد پیرامون کتاب‌های خوانده شده تشکیل می‌شود، از سر گرفته شده و یازدهمین نشست با محوریت داستان «باغ خرمالو» و با حضور «هادی حکیمیان» نویسنده کتاب برگزار می‌گردد.

از همه عزیزان برای حضور در این نشست خودمانی دعوت می‌شود.

-زمان: پنجشنبه 7 تیرماه/ ساعت 9:30 صبح
- مکان: یزد، بلوار دانشجو، سه راه تعاون، کتابخانه امام علی(ع) 

 

  

به اطلاع می‌رساند کتاب «همخونه» نوشته زهرا ریاحی به عنوان یازدهمین کتاب نشست‌های لذت کتاب درنظر گرفته شده است.

از شما دعوت می‌شود ضمن مطالعه این رمان در نشست یازدهم که زمان آن بعداً اعلام می‌شود، شرکت نمایید.

دهمین نشست لذت کتاب با محوریت کتاب «آقای سلیمان می شود من بخوابم؟» و جشن یک سالگی لذت کتاب در کتابخانه امام علی(ع) شهر یزد برگزار شد.

 

ادامه تصاویر در 

به اطلاع می‌رساند دهمین نشست صمیمی «لذت کتاب» با محوریت کتاب «آقای سلیمان! می‌شود من بخوابم؟» نوشته محمدرضا واحدی روز سه شنبه 11 خرداد ساعت 9:45 دقیقه در محل کتابخانه امام علی(ع) شهر یزد برگزار می‌گردد.
ضمناً با توجه به یک ساله شدن طرح «لذت کتاب» برنامه مختصری برای این اتفاق فرهنگی در نظر گرفته شده است.
همه همکاران عزیز و فرهیخته به این نشست صمیمی و لذت‌بخش دعوت هستند...

ضمن عرض تبریک اعیاد ماه شعبان، به اطلاع می‌رساند رمان «آقای سلیمان می‌شود من بخوابم؟» نوشته محمدرضا واحدی به عنوان کتاب دهمین نشست «لذت کتاب» در نظر گرفته شده است.

از شما دعوت می‌شود ضمن مطالعه این کتاب، در نشست آتی لذت کتاب شرکت نمایید. زمان و مکان نشست دهم به زودی اعلام خواهد شد.

نهمین نشست لذت کتاب با موضوع رمان «بادبادک باز» 8 بهمن ماه در کتابخانه امام علی(ع) یزد برگزار شد و کتابداران حاضر، به ارائه نظرات و دیدگاه های خود درباره این رمان پرداختند. 

جمع بندی این نظرات به شرح ارائه می گردد:

خلاصه داستان «بادبادک باز»:

شخصیت اصلی داستان کودکی به‌نام امیر از قوم پشتون و از طبقه مرفه قبل از ظهور طالبان  است که با حسن، کودک نوکر خانه‌زاد پدرش که شیعه و از قوم هزاره است بزرگ شده و دوستی عمیق وکودکانه‌ای دارند. امیر، حسن را دوست دارد، اما از توجه بیش از حد پدرش به حسن حرص می‌خورد. اما حسن ضمن قبولی فرودستی خود در برابر امیر، محبت و تعصب خالصانه‌ای به او دارد. حسن از سر همین تعصب به امیر، مورد ضرب و شتم و تجاوز پسران شرور محله واقع می‌شود، اما امیر به او خیانت کرده و باعث رفتن حسن و پدرش از خانه‌شان می‌شود. خیانت امیر به دوست تمام عیار خود گناه نابخشودنی است که در سراسر داستان و گذشت سالیان و حتی هجرت ناخواسته از افغانستان گلوی امیر را فشار می‌دهد. احساس گناه امیر پس از سال‌ها دوری از افغانستان، با یک تفن او را راهی کشورش می‌کند تا در دل خطر طالبان، پسر حسن را نجات دهد و...

نگاهی به داستان:

«بادبادک باز» اولین رمان نویسنده افغان، خالد حسینی است که در سال 2003 در آمریکا منتشر شد. این رمان پس از مدتی مهجوریت، به یک‌باره شهرت یافت و فروش بسیاری در آمریکا و اروپا به دست آورد. برای دلایل شهرت این رمان مواردی مانند هم‌زمانی با حوادث 11 سپتامبر، ظهور رسانه‌ای طالبان در دنیا، نیاز نویسنده به دیده شدن رمانش در بین مردم آمریکا، حمایت کنگره آمریکا به دلیل مطابقت با سیاست‌هایش و... مطرح می‌شود و پوشیده نیست که خالد حسینی آمریکا دوستی خود را به وضوح در طول داستان نشان داده و تصوییر مثبتی از حضور آمریکا در افغانستان و برخورد با افغان‌ها ارائه کرده است.

خالد حسینی در رمان بادبادک باز با استفاده از بستر جامعه، قومیت و تاریخ معاصر افغانستان به روایت داستان شخصیتی می‌پردازد که به دلیل خیانت به دوستش همواره احساس گناه دارد. اگرچه رمان خالد حسینی در فضای ذهنیت و احساسات شخصیت اصلی داستانش پیش می‌رود، اما حادثه‌ها هم به مرور رخ داده و خواننده را درگیر اتفاقات می‌کند.

در حالی که بخش‌های ابتدایی رمان کم‌کشش و گاه خسته کننده است، اما زبان ساده و قلم روان نویسنده عامل جاذبه کتاب است. همچنین شخصیت پردازی خوب و توصیفات قوی در داستان مشهود است. شباهت و نزدیکی فرهنگ افغانستان با ایران نیز عاملی است که خواننده ایرانی را مشتاق به رمان بادبادک باز می‌کند. اما ضعف نویسنده در داستان‌پردازی پیداست و برخی صحنه‌ها و حوادث خالی از قوت و قدرت یک نویسنده حرفه‌ای به نظر می‌رسد.

شاید نقطه قوت رمان بادبادک باز، نشان دادن مصایب و پیامدهای فاجعه بار تعصب‌های قومی و نژادی و تفرقه و اختلافات داخلی یک ملت باشد که روزگار ناخوشی را برای مردم به وجود می‌آورد و البته باید درس عبرتی برای ملت‌های دیگر باشد.

در مجموع «بادبادک باز» رمانی جالب از گوشه‌ای از فرهنگ و تاریخ معاصر افغانستان است که با وجود ضعف‌ها و انتقادهایش، قابل پیشنهاد به مخاطب جوان کتابخوان و بزرگسالان رمان‌خوانی است که حداقل اطلاعاتی از وضعیت کشور افغانستان داشته باشد.  

نهمین نشست لذت کتاب با حضور جمعی از کتابداران یزدی و با موضوع رمان «بادبادک باز» نوشته «خالد حسینی» صبح پنجشنبه 8 بهمن 94 در کتابخانه امام علی(ع) یزد برگزار شد.

در این نشست که با استقبال کتابداران یزدی و با حضور مهمانی از افغانستان برگزار شد، رمان «بادبادک باز» مورد نقد و بررسی قرار گرفت و نکات فنی و تخصصی که کتابداران درباره مشاوره و امانت این کتاب به اعضا باید مدنظر قراردهند، مطرح شد.

در ابتدای این نشست صمیمی، 10 تن از کتابداران و کارکنان ستادی اداره کل کتابخانه‌های عمومی یزد، نظرات خود را در خصوص رمان بادبادک باز و نویسنده افغانستانی آن، «خالد حسینی» مطرح کردند و درباره نقاط قوت و ضعف داستان به گفتگو پرداختند.

در بخش دیگری از نشست لذت کتاب، یکی از طلبه‎‌های افغانی مقیم یزد، توضیحاتی درباره تاریخ معاصر افغانستان و جنگ‌های متعدد داخلی این کشور ارائه کرد و قومیت‌ها و طوایف این کشور را به حاضران معرفی کرد.

وی همچنین به بیان خاطراتی از جنگ‌های تلخ خارجی و داخلی مردم افغانستان با اتحاد جماهیر شوروی و گروهک طالبان و همچنین حضور مداخله‌جویانه آمریکا در این کشور پرداخت و گفت: هر کشور خارجی که در راستای منافع خود در امور افغانستان دخالت کرده، شناختی از فرهنگ و بافت اجتماعی این کشور نداشته و به همین دلیل نتوانسته به اهداف خود در سرزمین افغان‌ها برسد.

این طلبه افغان با پرداختن به موضوع رمان مورد بحث، تصریح کرد: «بادبادک بازی» یکی از سرگرمی‌های اصلی افغانستان است و بیشتر مورد توجه شهری‌ها و مخصوصاً مردم شهر کابل بوده که با حضور طالبان کمرنگ شده و تقریباً به دست فراموشی سپرده شده است.

قلم روان و نثر جذاب نویسنده، تعلیق و جاذبه رمان، دیدگاه مثبت نویسنده نسبت به آمریکا با وجود اشغال افغانستان توسط این کشور، اشارات خوب به فرهنگ و رسوم مردم افغانستان، علت شهرت کتاب و همچنین حمایت آمریکایی‌ها از این رمان، از جمله مواردی بود که توسط شرکت‌کنندگان در نهمین نشست لذت کتاب مطرح شد.

منبع: روابط عمومی اداره کل

نهمین نشست صمیمی کتابداران یزدی، «لذت کتاب»
با موضوع رمان «بادبادک باز» نوشته خالد حسینی 

با حضور میهمانی از هزاره افغانستان

زمان: پنجشنبه؛ 8 بهمن ماه؛ ساعت 9:30 صبح

مکان: یزد، بلوار دانشجو، کتابخانه امام علی(ع)

منتظر حضور کتابداران عزیز هستیم

 

* تصویر از وبلاگ امروز لی لی چی می‌خونه؟

به اطلاع می‌رساند، کتاب منتخب نهمین نشست لذت کتاب، رمان «بادبادک باز» نوشته خالد حسینی است. شما را به خوانش این رمان و حضور در نشست نهم لذت کتاب دعوت می‌کنیم.

 

هشتمین نشست صمیمی لذت کتاب روز پنجشنبه 3 دی ماه در کتابخانه دکتر جوادی یزد برگزار شد و کتاب «روزی که تقدیرم را نوشتی» نوشته زهرا ژیان اول مورد نقد و بررسی کتابداران یزدی قرار گرفت. جمع بندی نظر حاضران به شرح زیر ارائه می‌گردد:

خلاصه داستان:

«ثریا» کودکی است که پدر و مادرش معتاد هستند و خانه‌شان محل رفت و آمد معتادان است. در یکی از شب‌نشینی‌ها، مرد پولداری به نام «علی‌خان» عاشق ثریا می‌شود و با رضایت پدر و مادر، ثریا به ازدواج خان در می‌آید. ثریا در عالم کودکی خود، خیال می‌کند خان او را به فرزندی برده است و احساس پدری نسبت به او دارد. اما بعد از مدتی متوجه ماجرا می‌شود و زندگی جدیدی را با خان آغار می‌کند. زندگی او با حوادث و فراز و نشیب‌های فراوان و تکان‌دهنده‌ای همراه می‌شود و در نهایت تقدیری متفاوت برایش رقم می‌خورد.

نگاهی به داستان:

«روزی که تقدیرم را نوشتی» اولین داستان منتشر شده از زهرا ژیان‌اول است که اواسط سال 94 منتشر شده است. تکیه نویسنده در داستان، بر معضلات اجتماعی و آسیب‌هایی است که متوجه زنان و دختران جوان می‌شود. اعتیاد، پول‌پرستی، سوءظن، اغفال، افتادن در دام شیادان و... از جمله مسائلی است که به نوعی در داستان به آن پرداخته می‌شود. نویسنده در نشان دادن ضعف و قدرت یک زن کوشش کرده و زن‌های داستان او به دو دسته تقسیم می‌شوند. عده‌ای غفلت‌زده هستند و پیرو هوای نفس خود، و عده‌ای نیز با ایمان و قوی به نیروی وجودی خویش.

داستان کشش خوبی دارد و کتاب را در دست خواننده نگه می‌دارد، اما از منظر فنون داستان‌پردازی دچار ضعف‌های آشکاری است. حوادث مهم داستان بدون پیش‌زمینه و تقریباً خالی از منطق داستانی رخ می‌دهد و پذیرش آن برای مخاطب سخت می‌نماید.

خروج نویسنده از فضای داستان و لحن مستقیم او در موعظه و نصیحت‌ کردن خواننده، اشکال دیگر داستان است که به خصوص در فصل آخر نمود بیشتری دارد. پایان‌بندی داستان نیز می‌توانست قوی‌تر و حرفه‌ای‌تر باشد که البته اولین اثر منتشر شده هر نویسنده‌ای می‌تواند چنین ضعف‌هایی را نیز به همراه داشته باشد.

در مجموع داستان «روزی که تقدیرم را نوشتی» داستانی ساده و مناسب برای مخاطب جوان و بزرگسالان به نظر می‌رسد که در ابتدای راه داستان‌خوانی هستند و به داستان‌های ایرانی علاقه دارند.