لذت کتاب

اولین نشست صمیمی کتابخوانی جمعی از کتابداران یزد با موضوع نقد و بررسی کتاب «کافه پیانو» برگزار شد. در این نشست که در کتابخانه امام علی(ع) یزد تشکیل شد، کتاب «کافه پیانو» نوشته فرهاد جعفری مورد نقد و بررسی حاضرین قرار گرفته و ویژگی‌های آن به بحث گذاشته شد.

با عنایت به اینکه برخی از نکات مطرح شده در آن نشست می‌تواند مورد استفاده کتابداران در شناخت کتاب و مشاوره به اعضا قرار بگیرد، چکیده مباحث به شرح زیر ارائه می‌گردد.

 

عنوان کتاب: کافه پیانو

نویسنده: فرهاد جعفری

انتشارات: چشمه

رده: 800

خلاصه داستان: کافه پیانو داستان روزنامه نگاری است که نشریه خود را به دلایلی تعطیل می‌کند. او زندگی عاشقانه‌ای با همسرش، پری سیما داشته اما به دلایل جالبی از او جدا شده است. دخترشان گل گیسو با پدرش زندگی می‌کند اما پری سیما همچنان با همسرش ارتباط تلفنی دارد و دخترش را نیز می‌بیند. مرد روزنامه نگار برای تهیه مهریه همسرش و از سر بیکاری، کافه پیانو را راه انداخته است. داستان، مجموعه ای از اتفاقات و داستان شخصیت‌هایی است که در کافه پیانو رفت و آمد دارند.

نگاه همکاران به کتاب:

کافه پیانو را اگرچه نمی‌توان به لحاظ فنی یک «رمان» دانست، اما نثر و زبان داستانی آن، گیرا و جذاب است و داستان‌های مختلفی که به روایت نویسنده در می‌آید، معمولاً خواندنی و شیرین است.

 

فضای داستان را باید فضایی شبه روشنفکری نامید که در آن، برخی داشته‌ها و آرزوهای طبقه روشنفکر جامعه را به تصویر می‌کشد. آدم‌هایی که هرکدام اخلاق خاص و متفاوتی دارند و عصرهای تنهایی خود را در کافه پیانو به نوشیدن قهوه، آن هم با سلیقه‌های خاص می‌گذرانند. جعفری حتی از زندگی واقعی خود و تعطیل کردن نشریه‌اش به دلیل اینکه مردم دنبال نشریات زرد و عامه پسند هستند و اهمیتی به نشریه‌ای که جلوتر از آنها فکر می‌کند، نمی‌دهند، دستمایه گرفته و سرخودگی‌های اجتماعی شبه روشنفکران با بازگو می‌کند.

 

رک‌گویی و صراحت نویسنده نیز به وضوح در طول داستان دیده می‌شود و این ویژگی شاید به مزاج برخی‌ها خوش نیاید. چرا که جعفری با صراحت تمام بسیاری از عادات و اخلاق ناپسند جامعه ایرانی را مورد انتقاد قرار داده و افراد را به خاطر نهادینه شدن این عادات، سرزنش می‌کند.

 

نثر و جملات کافه پیانو در بسیاری از مواقع اطناب دارد و جزئیاتی توصیف می‌شود که گاه اضافی به نظر می‌رسد. البته ذکر جزئیات، بیشتر مربوط به توصیف شخصیت‌ها و خلق و خوی جالب آنهاست که برخی از آنها فوق‌ا‌العاده شده است و از ذهن خلاق و خیال‌پردازی عجیب جعفری حکایت دارد. به عنوان مثال:

«من که فکر می‌کنم بیشتر عصبیت پلیس‌ها مال همین است که مجبورند دائمِ خدا فشّ و فشّ لعنتیِ این بی‌سیم‌ها را گوش کنند که مبادا یک وقت رئیس‌شان کاری باهاشان داشته باشد و آنها به گوش نباشند.

 

که اگر من جای‌شان باشم؛ آن قدر می‌کوبم‌شان به لبه تیز یک پله سنگی که خرد و خاکشیر شوند. حتا بعدِ آن، ممکن است دو سه باری با چکشی چیزی بکوبم روی‌شان تا مطمئن شوم دیگر فشّ و فشّ نمی‌کنند و اعصابم را به هم نمی‌ریزند.»(صفحه 86)

 

از عمده ضعف‌های کافه پیانو، شخصیت‌پردازی نامناسب و نسبتاً ضعیف است. علاوه بر این، شخصیت‌ها ورود و خروجی نامفهوم در داستان دارند و حتی شخصیتی مثل صفورا یا گل گیسو نیز گاه در میان داستان‌ها گم می‌شوند و خبری از آنها نمی‌شود!

در مجموع به نظر می‌رسد «کافه پیانو» کتابی مناسب برای رده سنی بالاتر از 24 سال و ترجیحاً افراد تحصیل‌کرده است که اهل داستان و رمان‌های جدی هستند.

نظرات  (۱)

  • احمد حیدری
  • سلام
    با ارزوی قبولی طاعات و عباداتتان 
    نیو گرافیک   وقف عام
    ساخت لوگو به صورت رایگان
    به ما سر بزنید.ahmadh.blog.ir

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی