لذت کتاب

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخانه امام علی یزد» ثبت شده است

به اطلاع همراهان گرامی می‌رساند دور جدید سلسله نشست‌های «لذت کتاب» که با هدف گفتگوی صمیمی کتابداران یزد پیرامون کتاب‌های خوانده شده تشکیل می‌شود، از سر گرفته شده و یازدهمین نشست با محوریت داستان «باغ خرمالو» و با حضور «هادی حکیمیان» نویسنده کتاب برگزار می‌گردد.

از همه عزیزان برای حضور در این نشست خودمانی دعوت می‌شود.

-زمان: پنجشنبه 7 تیرماه/ ساعت 9:30 صبح
- مکان: یزد، بلوار دانشجو، سه راه تعاون، کتابخانه امام علی(ع) 

 

  

دهمین نشست لذت کتاب با محوریت کتاب «آقای سلیمان می شود من بخوابم؟» و جشن یک سالگی لذت کتاب در کتابخانه امام علی(ع) شهر یزد برگزار شد.

 

ادامه تصاویر در 

به اطلاع می‌رساند دهمین نشست صمیمی «لذت کتاب» با محوریت کتاب «آقای سلیمان! می‌شود من بخوابم؟» نوشته محمدرضا واحدی روز سه شنبه 11 خرداد ساعت 9:45 دقیقه در محل کتابخانه امام علی(ع) شهر یزد برگزار می‌گردد.
ضمناً با توجه به یک ساله شدن طرح «لذت کتاب» برنامه مختصری برای این اتفاق فرهنگی در نظر گرفته شده است.
همه همکاران عزیز و فرهیخته به این نشست صمیمی و لذت‌بخش دعوت هستند...

نهمین نشست لذت کتاب با موضوع رمان «بادبادک باز» 8 بهمن ماه در کتابخانه امام علی(ع) یزد برگزار شد و کتابداران حاضر، به ارائه نظرات و دیدگاه های خود درباره این رمان پرداختند. 

جمع بندی این نظرات به شرح ارائه می گردد:

خلاصه داستان «بادبادک باز»:

شخصیت اصلی داستان کودکی به‌نام امیر از قوم پشتون و از طبقه مرفه قبل از ظهور طالبان  است که با حسن، کودک نوکر خانه‌زاد پدرش که شیعه و از قوم هزاره است بزرگ شده و دوستی عمیق وکودکانه‌ای دارند. امیر، حسن را دوست دارد، اما از توجه بیش از حد پدرش به حسن حرص می‌خورد. اما حسن ضمن قبولی فرودستی خود در برابر امیر، محبت و تعصب خالصانه‌ای به او دارد. حسن از سر همین تعصب به امیر، مورد ضرب و شتم و تجاوز پسران شرور محله واقع می‌شود، اما امیر به او خیانت کرده و باعث رفتن حسن و پدرش از خانه‌شان می‌شود. خیانت امیر به دوست تمام عیار خود گناه نابخشودنی است که در سراسر داستان و گذشت سالیان و حتی هجرت ناخواسته از افغانستان گلوی امیر را فشار می‌دهد. احساس گناه امیر پس از سال‌ها دوری از افغانستان، با یک تفن او را راهی کشورش می‌کند تا در دل خطر طالبان، پسر حسن را نجات دهد و...

نگاهی به داستان:

«بادبادک باز» اولین رمان نویسنده افغان، خالد حسینی است که در سال 2003 در آمریکا منتشر شد. این رمان پس از مدتی مهجوریت، به یک‌باره شهرت یافت و فروش بسیاری در آمریکا و اروپا به دست آورد. برای دلایل شهرت این رمان مواردی مانند هم‌زمانی با حوادث 11 سپتامبر، ظهور رسانه‌ای طالبان در دنیا، نیاز نویسنده به دیده شدن رمانش در بین مردم آمریکا، حمایت کنگره آمریکا به دلیل مطابقت با سیاست‌هایش و... مطرح می‌شود و پوشیده نیست که خالد حسینی آمریکا دوستی خود را به وضوح در طول داستان نشان داده و تصوییر مثبتی از حضور آمریکا در افغانستان و برخورد با افغان‌ها ارائه کرده است.

خالد حسینی در رمان بادبادک باز با استفاده از بستر جامعه، قومیت و تاریخ معاصر افغانستان به روایت داستان شخصیتی می‌پردازد که به دلیل خیانت به دوستش همواره احساس گناه دارد. اگرچه رمان خالد حسینی در فضای ذهنیت و احساسات شخصیت اصلی داستانش پیش می‌رود، اما حادثه‌ها هم به مرور رخ داده و خواننده را درگیر اتفاقات می‌کند.

در حالی که بخش‌های ابتدایی رمان کم‌کشش و گاه خسته کننده است، اما زبان ساده و قلم روان نویسنده عامل جاذبه کتاب است. همچنین شخصیت پردازی خوب و توصیفات قوی در داستان مشهود است. شباهت و نزدیکی فرهنگ افغانستان با ایران نیز عاملی است که خواننده ایرانی را مشتاق به رمان بادبادک باز می‌کند. اما ضعف نویسنده در داستان‌پردازی پیداست و برخی صحنه‌ها و حوادث خالی از قوت و قدرت یک نویسنده حرفه‌ای به نظر می‌رسد.

شاید نقطه قوت رمان بادبادک باز، نشان دادن مصایب و پیامدهای فاجعه بار تعصب‌های قومی و نژادی و تفرقه و اختلافات داخلی یک ملت باشد که روزگار ناخوشی را برای مردم به وجود می‌آورد و البته باید درس عبرتی برای ملت‌های دیگر باشد.

در مجموع «بادبادک باز» رمانی جالب از گوشه‌ای از فرهنگ و تاریخ معاصر افغانستان است که با وجود ضعف‌ها و انتقادهایش، قابل پیشنهاد به مخاطب جوان کتابخوان و بزرگسالان رمان‌خوانی است که حداقل اطلاعاتی از وضعیت کشور افغانستان داشته باشد.  

نهمین نشست لذت کتاب با حضور جمعی از کتابداران یزدی و با موضوع رمان «بادبادک باز» نوشته «خالد حسینی» صبح پنجشنبه 8 بهمن 94 در کتابخانه امام علی(ع) یزد برگزار شد.

در این نشست که با استقبال کتابداران یزدی و با حضور مهمانی از افغانستان برگزار شد، رمان «بادبادک باز» مورد نقد و بررسی قرار گرفت و نکات فنی و تخصصی که کتابداران درباره مشاوره و امانت این کتاب به اعضا باید مدنظر قراردهند، مطرح شد.

در ابتدای این نشست صمیمی، 10 تن از کتابداران و کارکنان ستادی اداره کل کتابخانه‌های عمومی یزد، نظرات خود را در خصوص رمان بادبادک باز و نویسنده افغانستانی آن، «خالد حسینی» مطرح کردند و درباره نقاط قوت و ضعف داستان به گفتگو پرداختند.

در بخش دیگری از نشست لذت کتاب، یکی از طلبه‎‌های افغانی مقیم یزد، توضیحاتی درباره تاریخ معاصر افغانستان و جنگ‌های متعدد داخلی این کشور ارائه کرد و قومیت‌ها و طوایف این کشور را به حاضران معرفی کرد.

وی همچنین به بیان خاطراتی از جنگ‌های تلخ خارجی و داخلی مردم افغانستان با اتحاد جماهیر شوروی و گروهک طالبان و همچنین حضور مداخله‌جویانه آمریکا در این کشور پرداخت و گفت: هر کشور خارجی که در راستای منافع خود در امور افغانستان دخالت کرده، شناختی از فرهنگ و بافت اجتماعی این کشور نداشته و به همین دلیل نتوانسته به اهداف خود در سرزمین افغان‌ها برسد.

این طلبه افغان با پرداختن به موضوع رمان مورد بحث، تصریح کرد: «بادبادک بازی» یکی از سرگرمی‌های اصلی افغانستان است و بیشتر مورد توجه شهری‌ها و مخصوصاً مردم شهر کابل بوده که با حضور طالبان کمرنگ شده و تقریباً به دست فراموشی سپرده شده است.

قلم روان و نثر جذاب نویسنده، تعلیق و جاذبه رمان، دیدگاه مثبت نویسنده نسبت به آمریکا با وجود اشغال افغانستان توسط این کشور، اشارات خوب به فرهنگ و رسوم مردم افغانستان، علت شهرت کتاب و همچنین حمایت آمریکایی‌ها از این رمان، از جمله مواردی بود که توسط شرکت‌کنندگان در نهمین نشست لذت کتاب مطرح شد.

منبع: روابط عمومی اداره کل

نهمین نشست صمیمی کتابداران یزدی، «لذت کتاب»
با موضوع رمان «بادبادک باز» نوشته خالد حسینی 

با حضور میهمانی از هزاره افغانستان

زمان: پنجشنبه؛ 8 بهمن ماه؛ ساعت 9:30 صبح

مکان: یزد، بلوار دانشجو، کتابخانه امام علی(ع)

منتظر حضور کتابداران عزیز هستیم

 

* تصویر از وبلاگ امروز لی لی چی می‌خونه؟

ششمین نشست صمیمی «لذت کتاب» با محوریت کتاب «هستی» نوشته «فرهاد حسن زاده» در کتابخانه امام علی(ع) شهر یزد برگزار گردید. جمع بندی مطالب کتابداران و همکاران حاضر در این نشست را به شرح زیر به اطلاع می‌رساند.

خلاصه داستان هستی:

«هستی» داستان دختر نوجوانی‌ است که دوست دارد کارهای پسرانه بکند. با شروع جنگ و مهاجرت آنها به ماهشهر و اتفاقاتی که سر راه هستی و خانواده‌اش قرار می‌گیرد، نگاه هستی به آدم‌ها و محیط اطرافش عوض می‌شود. او به مدد قرارگیری در یک موقعیت ناخواسته، پوست می‌اندازد و بزرگ می‌شود و با پدرش رابطه عاطفی جدیدی در پیش می‌گیرد.

نگاهی به داستان:

داستان «هستی» داستانی شیرین، روان و ساده است که ویژه نوجوانان و جوانان به نگارش درآمده است. در وهله اول، جذابیت طرح جلد هنرمندانه کتاب، مخاطب و به خصوص نوجوانان را به سمت کتاب سوق می‌دهد.

داستان «هستی» در بستر جنگ و دفاع مقدس روایت می‌شود و از آنجا که آشنایی نوجوانان با دفاع مقدس از طریق کتاب‌ها و داستان‌های نوشته شده در این زمینه است، حساسیت الگوی نشان دادن این دوره تاریخی و حماسی کشور برای نوجوانان بالا می‌رود.

«فرهاد حسن‌زاده» به عنوان نویسنده‌ای که خود طعم جنگ و بمباران و آوارگی را چشیده است، به خوبی توانسته تصاویر واقع‌گرایانه‌ای از جنگ به خواننده بدهد. و البته در روایت داستان به این نکته دقت کرده که با وارد کردن حوادث طنزآمیز، از تلخی جنگ و دل‌زدگی از دفاع مقدس برای مخاطب نوجوان بکاهد. چرا که نمی‌توان کام یک نوجوان را مانند بزرگسالان درباره جنگ و غم‌های دفاع مقدس، تلخ کرد. بنابراین، وجود لایه‌های طنز در داستان، از ویژگی‌های مثبت کتاب قلمداد می‌شود.

شخصیت‌پردازی قوی و خوب نویسنده در داستان، مخاطب را پای کتاب می‌نشاند. یک نوجوان می‌تواند به خوبی با شخصیت هستی ارتباط برقرار کند و با او در داستان همراه شود. استفاده از گویش و لهجه آبادانی در داستان نیز به شیرینی داستان افزوده است، اگرچه شاید برخی اصطلاحات و واژه‌ها برای یک نوجوان نامفهوم باشد، اما در مجموع لهجه به اصالت داستان و واقع گرایی آن کمک کرده است.

همچنین، صراحت زبان و صمیمیت گفتگوها موجب ارتباط بیشتر مخاطب با داستان شده است.

نکته قابل توجه اینکه شاید برای برخی از خوانندگان، صفحات ابتدایی کتاب کشش لازم را نداشته باشد، اما ادامه داستان با حوادث پی در پی و گفتگوهای صریح و مشاجرات پدر هستی با دخترش و... جذابیت خود را نشان می‌دهد.

در مجموع داستان «هستی» داستانی زیبا و جذاب برای مخاطبان نوجوان، جوان و حتی بزرگسال- که به داستان‌های شخصیت‌محور، حادثه‌ای و تلخ و شیرین علاقه دارند- به نظر می‌رسد. 

هم‌چنین جمع‌بندی ششمین نشست «لذت کتاب» بر قابل اعتماد بودن کلیه داستان‌های «فرهاد حسن‌زاده» و معرفی آنها به مخاطبان نوجوان است.

چهارمین نشست «لذت کتاب» با محوریت مطالعه کتاب «شهر خدا» اثر حجه الاسلام علیرضا پناهیان، با حضور مدیرکل محترم و جمعی از همکاران در کتابخانه امام علی(ع) برگزار شد. جمع بندی نظرات همکاران درخصوص کتاب «شهر خدا» به شرح زیر ارائه می‌گردد.
 

شهر خدا / علیرضا پناهیان/ انتشارات بیان معنوی
کتاب شهر خدا اولین کتابی است که از سخنرانی‌های خطیب معروف، حجه الاسلام پناهیان تهیه و منتشر شده است. این سخنرانی مربوط به ماه مبارک رمضان است که پس از پیاده‌سازی، ویرایش و تنظیم شده و در قالب کتاب شهر خدا چاپ شده است.
کتاب از 8 بخش به اضافه بخش فهرست‌ها تشکیل شده که هر بخش، خود به مباحث جزئی‌تری تقسیم می‌شود. این تقسیم بندی از جمله مزایای کتاب است که با درج کلمات کلیدی و نکات اساسی در حاشیه هر صفحه امکان آشنایی مخاطب با موضوعی که در هر صفحه به آن پرداخته شده را فراهم می‌کند.
رویکرد عمده کتاب، بیان شیرینی‌ها و اسرار حکمت‌آمیز ماه مبارک رمضان است. درواقع روال طرح مباحث بر پایه «تبشیر» است و زیبایی‌ها و نتایج شیرین روزه‌داری و تقوا و تزکیه در این ماه مطرح می‌شود. با همین رویکرد است که تلاش می‌شود روزه‌داری به یک عمل ساده و شیرین برای مومنان تشریح شده و از پیچیدگی‌هایی که گاه در برخی منابع درباره روزه‌داری مطرح می‌شود، در این کتاب خبری نیست. همچنین استناد به آیات و روایات، مستند بودن و قابل اعتماد بودن مباحث را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد.
اما عمده ویژگی کتاب «شهر خدا» را باید در بیان عاطفی و ادبیات عارفانه جستجو کرد. طرح مباحث در قالب این زبان احساسی و دلنشین، آرامشی به مخاطب می‌دهد تا بتواند مطالعه کتاب را ادامه دهد. به عبارتی، بعد عاشقانه ارتباط با خداوند با نثری شیرین و زیبا به خوبی در کتاب ترسیم شده است. اما همین مساله می‌تواند به «فرّار بودن مباحث» و کاهش ماندگاری آن در ذهن مخاطب کمک کند.
بر همین اساس، می‌توان کتاب شهر خدا را شروعی مناسب برای مطالعات عمیق‌تر و جدی‌تر در حوزه مباحث روزه‌داری و حکمت‌های ماه رمضان محسوب کرد.
در مجموع کتاب «شهر خدا» اثری عرفانی و روان در موضوع روزه‌داری و ماه مبارک رمضان برآورد می‌شود که مطالعه آن  هم برای عامه مردم در رده سنی جوان و بزرگسال و هم برای مخاطبین خاص و به خصوص برای طلاب جوان توصیه می‌شود.

دومین نشست «لذت کتاب» با موضوع رمان «سهم من» روز پنجشنبه 91/03/21 با حضور جمعی از کتابداران در کتابخانه امام علی(ع) تشکیل شد. جمع‌بندی مختصر نظرات و دیدگاه‌های حاضرین در جلسه برای اطلاع و بهره‌مندی کسانی که امکان حضور در جلسه را نداشتند، به شرح زیر اطلاع‌رسانی می‌شود.

خلاصه داستان:

معصومه، قهرمان داستان، در نوجوانی به همراه خانواده‌اش از قم به تهران می‌آیند. در همین دوران، او در راه مدرسه به شاگرد یک داروخانه دل می‌بازد. دخالت خانواده معصومه اما باعث می‌شود که او خیلی زود این عشق نوجوانی را فراموش کند و به سنت معمول با خواستگاری به عقد حمید در بیاید. حمید که درگیر مبارزه‌ی سیاسی با رژیم پهلوی است، اغلب اوقاتش را با «دوستانش» می‌گذراند. به همین خاطر خانواده او تصمیم می‌گیرند با خواستگاری معصومه برای او، حمید را علی‌رغم میل‌اش «خانه و زندگی‌دار» کنند تا شاید به این ترتیب شور فعالیت سیاسی از سرش خارج شود. زندگی اما به ترتیبی که خانوده‌ی حمید امید بسته بودند پیش نمی‌رود. پس از ازدواج، حمید همچنان اغلب اوقات خود را با دوستانش می‌گذراند و هرقدر مبارزات مردمی بر علیه شاه شدت می‌گیرد، غیبت‌های حمید از خانه هم بیشتر می‌شود. با پیروزی انقلاب همه چیز عوض می‌شود. معصومه امیدوار است حالا که مبارزه‌ی حمید به نتیجه رسیده اوضاع خانواده‌ی او هم تغییر کند. اما طوفان و تلاطم همچنان در زندگی او ادامه می‌یابد و زندگی او را سالی بعد از سال دیگر در هم می‌کوبد. جنگ تحمیلی نیز سایه خود را بر سر خانواده معصومه می اندازد و او یک تنه با تمام مصائبش رو در رو می‌شود و خانواده‌اش را به سختی می‌چرخاند...

نیم‌نگاهی به رمان:

«سهم من» رمان قابل تحسینی است که با تعلیق و گره‌افکنی‌های به‌جا و مداوم، خواننده را تا آخر پای کتاب می‌نشاند. خلاقیت نویسنده در خلق حوادث، اجازه نمی‌دهد داستان را در یک ژانر و موضوع محدود کنید؛ چرا که «سهم من» هم رمانی عاشقانه است، هم از تاریخ معاصر ایران می‌گوید، هم نقدی است بر جامعه سنتی و متعصب ایران سال‌های قبل، هم مناظره سیاسی دارد، هم به مشکلات زنان در جامعه می‌پردازد و...!

داستان سیر منطقی و قابل درکی دارد و صنیعی توانسته حوادث را به خوبی باورپذیر کند. حوادثی که از پی هم می‌آیند و بر سر معصومه، قهرمان داستان، آوار می‌شوند. کثرت حوادث یکی از نکاتی است که برای هر خواننده‌ای جلوه می‌کند و شاید در نظر بسیاری، می‌شد داستان را خلاصه‌تر نوشت، اما با نگاهی متفاوت، می‌توان افسوس خورد که چرا نویسنده با خلاقیتی که در خلق این همه حادثه و تعلیق به کار گرفته، شتاب‌زده از کنار بسیاری از سوژه‌هایش گذشته است. شاید می‌شد چنین داستانی را بلندتر و حتی درچند جلد نوشت و شاهکاری در داستان‌نویسی معاصر به وجود آورد. اگرچه با همین سر و شکل هم باید آن را در زمره داستان‌های خیلی خوب چند سال اخیر محسوب کرد.

 

تصویرگری عشق دختر و پسر از نقاط قوت داستان است. نویسنده، دل‌دادگی‌ها را بدون روتوش و واقعی نشان داده است. اگر جایی عشق از ته دل است، یا جایی دیگر به‌جا مانده از دوران کودکی است، یا پسری اشتباهی به دختری که از جنس او نیست، دل می‌بندد، یا دو جوان عاشق شده‌اند، اما راه و رسمش را نمی‌دانند، با نگاه باورپذیر و واقعی ترسیم و حتی نقد می‌شود.

 

نگاه نویسنده به مسائل و حوادث سیاسی و تاریخی ایران، نگاهی تقریباً منصفانه و بدون جهت‌گیری و حتی سیاه‌نمایی است. اگر گزاف نباشد، می‌توان ادعا کرد که با خواندن«سهم من» یک‌بار به صورت خلاصه و خودمانی، آسیب‌شناسی جامعه‌شناسانه مردم ایران معاصر در نسبت با انقلاب، مذهب و نگاه به زن در دهه‌های 40 تا 60 را مرور می‌کنیم.

یکی از اهداف صنیعی در سهم من، تصویر مصائب زنان در خانواده‌های متعصبی است که در آنها، مردان برای زنان تصمیم می‌گیرند. در این خانواده‌ها نسبت زن، با مرد است که تعریف می‌شود؛ دختر فلانی، همسر فلانی، مادر فلانی! با این وجود، نویسنده می‌خواهد با شخصیت و جنگندگی معصومه نشان ‌دهد که یک زن می‌تواند با همه مشکلاتش، بدون تکیه به مردها زندگی‌اش را اداره کند و در برابر مصائب مقاومت کند.

 

در مجموع، «سهم من» رمانی قابل توصیه به نوجوانان رمان‌خوان، جوانان و بزرگسالان برآورد می‌شود که هم عامه‌پسند است و هم نظر خوانندگان رمان‌های جدی را جلب خواهد کرد.

اولین نشست صمیمی کتابخوانی جمعی از کتابداران یزد با موضوع نقد و بررسی کتاب «کافه پیانو» برگزار شد. در این نشست که در کتابخانه امام علی(ع) یزد تشکیل شد، کتاب «کافه پیانو» نوشته فرهاد جعفری مورد نقد و بررسی حاضرین قرار گرفته و ویژگی‌های آن به بحث گذاشته شد.

با عنایت به اینکه برخی از نکات مطرح شده در آن نشست می‌تواند مورد استفاده کتابداران در شناخت کتاب و مشاوره به اعضا قرار بگیرد، چکیده مباحث به شرح زیر ارائه می‌گردد.

 

عنوان کتاب: کافه پیانو

نویسنده: فرهاد جعفری

انتشارات: چشمه

رده: 800

خلاصه داستان: کافه پیانو داستان روزنامه نگاری است که نشریه خود را به دلایلی تعطیل می‌کند. او زندگی عاشقانه‌ای با همسرش، پری سیما داشته اما به دلایل جالبی از او جدا شده است. دخترشان گل گیسو با پدرش زندگی می‌کند اما پری سیما همچنان با همسرش ارتباط تلفنی دارد و دخترش را نیز می‌بیند. مرد روزنامه نگار برای تهیه مهریه همسرش و از سر بیکاری، کافه پیانو را راه انداخته است. داستان، مجموعه ای از اتفاقات و داستان شخصیت‌هایی است که در کافه پیانو رفت و آمد دارند.

نگاه همکاران به کتاب:

کافه پیانو را اگرچه نمی‌توان به لحاظ فنی یک «رمان» دانست، اما نثر و زبان داستانی آن، گیرا و جذاب است و داستان‌های مختلفی که به روایت نویسنده در می‌آید، معمولاً خواندنی و شیرین است.

 

فضای داستان را باید فضایی شبه روشنفکری نامید که در آن، برخی داشته‌ها و آرزوهای طبقه روشنفکر جامعه را به تصویر می‌کشد. آدم‌هایی که هرکدام اخلاق خاص و متفاوتی دارند و عصرهای تنهایی خود را در کافه پیانو به نوشیدن قهوه، آن هم با سلیقه‌های خاص می‌گذرانند. جعفری حتی از زندگی واقعی خود و تعطیل کردن نشریه‌اش به دلیل اینکه مردم دنبال نشریات زرد و عامه پسند هستند و اهمیتی به نشریه‌ای که جلوتر از آنها فکر می‌کند، نمی‌دهند، دستمایه گرفته و سرخودگی‌های اجتماعی شبه روشنفکران با بازگو می‌کند.

 

رک‌گویی و صراحت نویسنده نیز به وضوح در طول داستان دیده می‌شود و این ویژگی شاید به مزاج برخی‌ها خوش نیاید. چرا که جعفری با صراحت تمام بسیاری از عادات و اخلاق ناپسند جامعه ایرانی را مورد انتقاد قرار داده و افراد را به خاطر نهادینه شدن این عادات، سرزنش می‌کند.

 

نثر و جملات کافه پیانو در بسیاری از مواقع اطناب دارد و جزئیاتی توصیف می‌شود که گاه اضافی به نظر می‌رسد. البته ذکر جزئیات، بیشتر مربوط به توصیف شخصیت‌ها و خلق و خوی جالب آنهاست که برخی از آنها فوق‌ا‌العاده شده است و از ذهن خلاق و خیال‌پردازی عجیب جعفری حکایت دارد. به عنوان مثال:

«من که فکر می‌کنم بیشتر عصبیت پلیس‌ها مال همین است که مجبورند دائمِ خدا فشّ و فشّ لعنتیِ این بی‌سیم‌ها را گوش کنند که مبادا یک وقت رئیس‌شان کاری باهاشان داشته باشد و آنها به گوش نباشند.

 

که اگر من جای‌شان باشم؛ آن قدر می‌کوبم‌شان به لبه تیز یک پله سنگی که خرد و خاکشیر شوند. حتا بعدِ آن، ممکن است دو سه باری با چکشی چیزی بکوبم روی‌شان تا مطمئن شوم دیگر فشّ و فشّ نمی‌کنند و اعصابم را به هم نمی‌ریزند.»(صفحه 86)

 

از عمده ضعف‌های کافه پیانو، شخصیت‌پردازی نامناسب و نسبتاً ضعیف است. علاوه بر این، شخصیت‌ها ورود و خروجی نامفهوم در داستان دارند و حتی شخصیتی مثل صفورا یا گل گیسو نیز گاه در میان داستان‌ها گم می‌شوند و خبری از آنها نمی‌شود!

در مجموع به نظر می‌رسد «کافه پیانو» کتابی مناسب برای رده سنی بالاتر از 24 سال و ترجیحاً افراد تحصیل‌کرده است که اهل داستان و رمان‌های جدی هستند.