- ۹۴/۱۰/۰۷
- ۰ نظر
هشتمین نشست صمیمی لذت کتاب روز پنجشنبه 3 دی ماه در کتابخانه دکتر جوادی یزد برگزار شد و کتاب «روزی که تقدیرم را نوشتی» نوشته زهرا ژیان اول مورد نقد و بررسی کتابداران یزدی قرار گرفت. جمع بندی نظر حاضران به شرح زیر ارائه میگردد:
خلاصه داستان:
«ثریا» کودکی است که پدر و مادرش معتاد هستند و خانهشان محل رفت و آمد معتادان است. در یکی از شبنشینیها، مرد پولداری به نام «علیخان» عاشق ثریا میشود و با رضایت پدر و مادر، ثریا به ازدواج خان در میآید. ثریا در عالم کودکی خود، خیال میکند خان او را به فرزندی برده است و احساس پدری نسبت به او دارد. اما بعد از مدتی متوجه ماجرا میشود و زندگی جدیدی را با خان آغار میکند. زندگی او با حوادث و فراز و نشیبهای فراوان و تکاندهندهای همراه میشود و در نهایت تقدیری متفاوت برایش رقم میخورد.
نگاهی به داستان:
«روزی که تقدیرم را نوشتی» اولین داستان منتشر شده از زهرا ژیاناول است که اواسط سال 94 منتشر شده است. تکیه نویسنده در داستان، بر معضلات اجتماعی و آسیبهایی است که متوجه زنان و دختران جوان میشود. اعتیاد، پولپرستی، سوءظن، اغفال، افتادن در دام شیادان و... از جمله مسائلی است که به نوعی در داستان به آن پرداخته میشود. نویسنده در نشان دادن ضعف و قدرت یک زن کوشش کرده و زنهای داستان او به دو دسته تقسیم میشوند. عدهای غفلتزده هستند و پیرو هوای نفس خود، و عدهای نیز با ایمان و قوی به نیروی وجودی خویش.
داستان کشش خوبی دارد و کتاب را در دست خواننده نگه میدارد، اما از منظر فنون داستانپردازی دچار ضعفهای آشکاری است. حوادث مهم داستان بدون پیشزمینه و تقریباً خالی از منطق داستانی رخ میدهد و پذیرش آن برای مخاطب سخت مینماید.
خروج نویسنده از فضای داستان و لحن مستقیم او در موعظه و نصیحت کردن خواننده، اشکال دیگر داستان است که به خصوص در فصل آخر نمود بیشتری دارد. پایانبندی داستان نیز میتوانست قویتر و حرفهایتر باشد که البته اولین اثر منتشر شده هر نویسندهای میتواند چنین ضعفهایی را نیز به همراه داشته باشد.
در مجموع داستان «روزی که تقدیرم را نوشتی» داستانی ساده و مناسب برای مخاطب جوان و بزرگسالان به نظر میرسد که در ابتدای راه داستانخوانی هستند و به داستانهای ایرانی علاقه دارند.