- ۹۴/۰۴/۱۵
- ۰ نظر
دومین نشست «لذت کتاب» با موضوع رمان «سهم من» روز پنجشنبه 91/03/21 با حضور جمعی از کتابداران در کتابخانه امام علی(ع) تشکیل شد. جمعبندی مختصر نظرات و دیدگاههای حاضرین در جلسه برای اطلاع و بهرهمندی کسانی که امکان حضور در جلسه را نداشتند، به شرح زیر اطلاعرسانی میشود.
خلاصه داستان:
معصومه، قهرمان داستان، در نوجوانی به همراه خانوادهاش از قم به تهران میآیند. در همین دوران، او در راه مدرسه به شاگرد یک داروخانه دل میبازد. دخالت خانواده معصومه اما باعث میشود که او خیلی زود این عشق نوجوانی را فراموش کند و به سنت معمول با خواستگاری به عقد حمید در بیاید. حمید که درگیر مبارزهی سیاسی با رژیم پهلوی است، اغلب اوقاتش را با «دوستانش» میگذراند. به همین خاطر خانواده او تصمیم میگیرند با خواستگاری معصومه برای او، حمید را علیرغم میلاش «خانه و زندگیدار» کنند تا شاید به این ترتیب شور فعالیت سیاسی از سرش خارج شود. زندگی اما به ترتیبی که خانودهی حمید امید بسته بودند پیش نمیرود. پس از ازدواج، حمید همچنان اغلب اوقات خود را با دوستانش میگذراند و هرقدر مبارزات مردمی بر علیه شاه شدت میگیرد، غیبتهای حمید از خانه هم بیشتر میشود. با پیروزی انقلاب همه چیز عوض میشود. معصومه امیدوار است حالا که مبارزهی حمید به نتیجه رسیده اوضاع خانوادهی او هم تغییر کند. اما طوفان و تلاطم همچنان در زندگی او ادامه مییابد و زندگی او را سالی بعد از سال دیگر در هم میکوبد. جنگ تحمیلی نیز سایه خود را بر سر خانواده معصومه می اندازد و او یک تنه با تمام مصائبش رو در رو میشود و خانوادهاش را به سختی میچرخاند...
نیمنگاهی به رمان:
«سهم من» رمان قابل تحسینی است که با تعلیق و گرهافکنیهای بهجا و مداوم، خواننده را تا آخر پای کتاب مینشاند. خلاقیت نویسنده در خلق حوادث، اجازه نمیدهد داستان را در یک ژانر و موضوع محدود کنید؛ چرا که «سهم من» هم رمانی عاشقانه است، هم از تاریخ معاصر ایران میگوید، هم نقدی است بر جامعه سنتی و متعصب ایران سالهای قبل، هم مناظره سیاسی دارد، هم به مشکلات زنان در جامعه میپردازد و...!
داستان سیر منطقی و قابل درکی دارد و صنیعی توانسته حوادث را به خوبی باورپذیر کند. حوادثی که از پی هم میآیند و بر سر معصومه، قهرمان داستان، آوار میشوند. کثرت حوادث یکی از نکاتی است که برای هر خوانندهای جلوه میکند و شاید در نظر بسیاری، میشد داستان را خلاصهتر نوشت، اما با نگاهی متفاوت، میتوان افسوس خورد که چرا نویسنده با خلاقیتی که در خلق این همه حادثه و تعلیق به کار گرفته، شتابزده از کنار بسیاری از سوژههایش گذشته است. شاید میشد چنین داستانی را بلندتر و حتی درچند جلد نوشت و شاهکاری در داستاننویسی معاصر به وجود آورد. اگرچه با همین سر و شکل هم باید آن را در زمره داستانهای خیلی خوب چند سال اخیر محسوب کرد.
تصویرگری عشق دختر و پسر از نقاط قوت داستان است. نویسنده، دلدادگیها را بدون روتوش و واقعی نشان داده است. اگر جایی عشق از ته دل است، یا جایی دیگر بهجا مانده از دوران کودکی است، یا پسری اشتباهی به دختری که از جنس او نیست، دل میبندد، یا دو جوان عاشق شدهاند، اما راه و رسمش را نمیدانند، با نگاه باورپذیر و واقعی ترسیم و حتی نقد میشود.
نگاه نویسنده به مسائل و حوادث سیاسی و تاریخی ایران، نگاهی تقریباً منصفانه و بدون جهتگیری و حتی سیاهنمایی است. اگر گزاف نباشد، میتوان ادعا کرد که با خواندن«سهم من» یکبار به صورت خلاصه و خودمانی، آسیبشناسی جامعهشناسانه مردم ایران معاصر در نسبت با انقلاب، مذهب و نگاه به زن در دهههای 40 تا 60 را مرور میکنیم.
یکی از اهداف صنیعی در سهم من، تصویر مصائب زنان در خانوادههای متعصبی است که در آنها، مردان برای زنان تصمیم میگیرند. در این خانوادهها نسبت زن، با مرد است که تعریف میشود؛ دختر فلانی، همسر فلانی، مادر فلانی! با این وجود، نویسنده میخواهد با شخصیت و جنگندگی معصومه نشان دهد که یک زن میتواند با همه مشکلاتش، بدون تکیه به مردها زندگیاش را اداره کند و در برابر مصائب مقاومت کند.
در مجموع، «سهم من» رمانی قابل توصیه به نوجوانان رمانخوان، جوانان و بزرگسالان برآورد میشود که هم عامهپسند است و هم نظر خوانندگان رمانهای جدی را جلب خواهد کرد.